پاکستان چند سالی است که یک ذخیره بزرگ مس و طلا را در استان بلوچستان خود شناسایی کرده است. نکته دلگرمکننده آن است که این ناحیه معدنخیز تنها حدود ۷۵ کیلومتر تا مرز ایران فاصله دارد و به احتمال زیاد کانسارهای مشابه آن میتواند در ایران هم یافت شود. این اطلاعات را عضو هیات مدیره سازمان نظام مهندسی استان تهران در اختیار ما قرار داد.
مهرداد شکوهی رازی که مطالعات بینالمللی زیادی در حوزه معدن انجام داده است، عنوان کرد که برای اجاره این ذخیره معدنی که گفته میشود جزو ۵ ذخیرهگاه بزرگ مس دنیا قرار دارد، شرکتهای معدنکاری کانادا و شیلی اعلام آمادگی کردهاند. در صورتی که مسئولان تصمیم خود را بگیرند، این شرکتها فعالیتهای استخراجی خود را شروع میکنند. شرکت «تتیان کاپر» که ادغامی از ۲ شرکت «بریک گلد کورپ» کانادا و «آنتوفاگاستای» شیلی است، ۷۵ درصد از این درآمدهای این پروژه را در اختیار خواهد داشت و ۲۵ درصد باقیمانده به دولت محلی استان بلوچستان پاکستان تعلق میگیرد. این موضوع مورد اختلافهای زیادی قرار گرفته و مردم پاکستان معتقد هستند که درآمد منابع زیرزمینی آنها باید صرف آبادانی کشور خودشان شود.
در هر صورت، بهرهبرداری از این پروژه تاکنون به تعویق افتاده است؛ پروژهای که در ابتدا قرار بود در سال ۲۰۱۴م عملیاتی شود. براساس برآورد مرکز زمینشناسی امریکا، این معدن ذخیرهای حدود ۵/۹ میلیارد تن دارد و از این نظر حداقل پنجمین ذخیره بزرگ جهان محسوب میشود. عیار متوسط مس در این معدن ۰/۴۱ درصد است و از هر تن خاک برداشت شده از آن میتوان ۰/۲۲ گرم طلا تولید کرد. شرکتی که مسئولیت بهرهبرداری از آن را بر عهده گرفته است، تنها ۲۰۰ میلیون دلار در سال ۲۰۰۶م صرف خرید مجوز بهرهبرداری از شرکت «بیاچپی» استرالیا کرده است. این شرکت استرالیایی از سال ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۱م در اقدامی مشترک با دولت پاکستان، ۹ میلیون دلار صرف اکتشاف منابع معدنی استان بلوچستان این کشور کرده بود. بهطور کل از سال ۲۰۰۶م تاکنون ۲۲۰ میلیون دلار صرف هزینههای اکتشافی این طرح شده است. ضمن آنکه برآورد میشود هزینههای ساختمانی پروژه «رکو دیگ» به ۳/۳ میلیارد دلار هم افزون شود. انتظار میرود که این پروژه در اوج فعالیتهای معدنی خود برای ۱۱ هزار نفر ایجاد اشتغال کند و در هر سال ۲۰۰ هزار تن مس و حدود ۷۸۰۰ کیلوگرم طلا تولید کند.
با توجه به فاصله کم معدن «رکو دیگ» از مرز ایران، احتمال کشف ذخایر بزرگی از مس و طلا در استان سیستان و بلوچستان وجود دارد. احمد مشکانی ضمن بیان این مطلب، در گفتوگو با عنوان کرد: از طرفی ساختار تشکیل کانسارهای ایران و استانهای جنوبشرقی کشور شباهت زیادی به هم دارند و میتوان انتظار داشت که در آینده، ذخایر معدنی مشابهی در استان سیستان و بلوچستان کشف شود. با این حال، این استاد دانشگاه تهران از ضعف اطلاعات زمینشناسی در ایران و کمبود سرمایهگذاریها ابراز نگرانی کرد. به گفته وی یکی از دلایلی که پاکستان و حتی افغانستان توانستند منابع معدنی خود را کشف کنند، استفاده از نظرات کارشناسان و سرمایهگذاریهای سنگین در این زمینه است.
در سالهای گذشته، شرکتهای استرالیایی و کانادایی به اکتشاف پاکستان کمکهای شایانی کردهاند. از آن طرف هم حضور مرکز زمینشناسی امریکا برای شناسایی ظرفیتهای معدنی افغانستان بسیار موثر بوده است. اما متاسفانه در ایران از تجربیات و دانش کارشناسان خارجی استفاده چندانی نشده و این موضوع روند اکتشافها را با کندی مواجه کرده است که نمیتوان با این وضعیت به دنبال آیندهای درخشان برای بخش معدن بود.
البته به تازگی کارشناسانی از کانادا وارد ایران شدهاند که باید فرصت انتقال دانش و تجربیات آنها فراهم شود تا معدن و اقتصاد کشور نفع ببرد. از طرفی به عقیده دکتر ریچاردز که به تازگی در ایران حضور یافته بود، هنوز کانسارهای بزرگ مس و طلای ایران کشف نشده است. از طرفی ایران نسبت به پاکستان و افغانستان از امنیت بیشتری برخوردار است که میتواند مزیتی برای فعالیتهای معدنی و اقتصادی باشد. فرصتها فراوان هستند، اما باید شیوه عملکرد معدنی را اصلاح کرد.
به گفته مشکانی، اکتشاف معادن باید سیستماتیک شود. برنامهریزیها کلگرایانه و اصولی نیستند و از طرفی وابسته به اشخاص هستند. باید تدوین برنامهها را به تیمهای حرفهای سپرد و از شخصمحوری اجتناب کرد. از طرفی همانطور که تجربه دنیا و کشورهای اطراف ما نشان داده است، اکتشاف منابع معدنی هزینههای بسیاری دارد که نباید از سرمایهگذاری روی آنها هراس داشته باشیم. به طور مثال همانطور که در مورد پاکستان مشاهده میکنیم، سرمایهگذاری ۹ میلیون دلاری (معادل تقریبی ۲۹۰ میلیارد ریال) در ۱۰ سال برای کشف یک ذخیره معدنی بسیار مرسوم است و در آینده هزینههای آن جبران میشود. ضمن آنکه این میزان سرمایهگذاری در سالهای بعد از آن هم ادامه مییابد. اما در ایران، بیشترین سرمایهگذاری بخش خصوصی در اکتشاف معادن را میتوان تنها ۲۰میلیارد ریال دانست و بخش دولتی هم بیش از ۴۰میلیارد ریال در این زمینه سرمایهگذاری نمیکند. برای رسیدن به اهداف بزرگ، باید هزینههای آن را پرداخت کرد. نمیتوان بدون صرف هزینه انتظار داشت که شاهد توسعه معادن باشیم.
در هر صورت به جز افزایش بودجه اکتشاف، از سازمان زمینشناسی هم انتظار میرود که مانند مراکز زمینشناسی کشورهای همسایه از نقش مدیریتی فاصله بیشتری بگیرد و به نقشهای اجرایی بپردازد. تحقیقات و پروژههای اکتشافی باید وسعت پیدا کنند و اهمیت بیشتری به آنها داده شود. استفاده از تجربه و دانش نیروهای متخصص هم از دیگر عوامل مهم برای کشف ذخایر زیرزمینی است. به آنها باید فرصت داد که تصمیمات ما را برعهده بگیرند. از طرفی، زمانی که برخی از ایدهها و نظرات خاص، کارآیی خود را در عمل نشان نمیدهند، باید از اصرار بر آنها خودداری کرد. تکرار اشتباهات تنها موجب هدر رفتن منابع ملی میشود.
بدون دیدگاه